چشم پاک دختری از جملهای تر مانده است""" چشمهای پاکش اما خیره بر در مانده است
روی دیوار اتاق کوچک تنهاییاش """ عکس بابایش کنار شعر مادر مانده است . . .
یاد و خاطره شهیدان گرامی باد
روزهای سرد اسارت، غم غربت، دوری از خانواده و فشارهای روحی و جسمی عراقی ها دست به دست هم داده بودند تا فکر فرار را در ذهن یدالله جان بدهند. اگر چه فرار از اسارت در میان اسرا کاری ضد ارزش تلقی میشد و اقدام به آن باعث ایجاد دردسر برای دیگران، اما یدالله تصمیمش را گرفته بود.
او میخواست رها شود. میخواست از شر این همه سیم خاردار که پیلهاش شده بودند خلاص شود. او دریافته بود که که کفگیر امیدش به ته دیگ صبر خورده است؛ پس باید برود؛ اما چطور؟
آقا معلم آر پی جی زن • سن زیادی داشت ، معرفی شد به گروهان ما، خیلی متین و با ادب و سر به زیر ، سلام کرد و برگه امضاء شده حسین رونشونم داد ، یه نگاه بهش کردم ؛ از گوش های شکسته و حالت بینی اش معلوم بود در جوانی کشتی گیر بوده. ازش پرسیدم حاج آقا اسم و شغلتون ؟ گل رز ...خسروی هستم و معلم مدرسه ابتدائی. رفت دسته یک. ادامه مطلب...
تعداد صفحات : 2
|
[Menu_Title]
آخرین ارسال های انجمن
تماس با ما
[Post_Content] ادامه مطلب ... طبقه بندی: [Post_Cat_Title]، برچسب ها:[Post_Tags_Title]، امتیاز : [Post_Rate] :: نتیجه : [Post_Rate_Result] امتیاز توسط [Post_Rate_Count] نفر مجموع امتیاز : [Post_Rate_Total] تعداد بازدید مطلب : [Post_Hit] [ [Post_Date] ] [ [Post_Time] ] [ [Post_Author] ]
.: تعداد کل صفحات [Blog_Page_Count] :.
صفحه شماره [Blog_Page] |
||
[ طراح قالب: آوازک | Theme By Avazak.ir | rss ] |